معنی دکتر حسابی

حل جدول

دکتر حسابی

دانشمند ایرانی معاصر ملقب به پدر فیزیک ایران


زادگاه دکتر حسابی

تفرش

فرهنگ عمید

حسابی

مربوط به حساب،
[عامیانه، مجاز] راست، درست: حرف حسابی،
بی‌عیب‌و نقص، بی‌کم‌وکاست: شغل حسابی،
[عامیانه، مجاز] متشخص: آدم حسابی،

عربی به فارسی

حسابی

حسابی

فارسی به عربی

حسابی

حساب، حسابی

لغت نامه دهخدا

حسابی

حسابی. [ح ِ] (ص نسبی) منسوب به حساب. فرد کامل. هر چیز که قدر و شانی داشته باشد. (آنندراج): آدم حسابی. زن حسابی. نجار حسابی. طبیب حسابی:
حسن تو حسابی شده مه در چه حسابست
خورشید ز رشک تو چنین در تب و تابست.
ظهوری (از آنندراج).
- حرف حسابی، گفتاری معقول. سخنی منطقی. مدلل. درست. مقابل ناحسابی: حرف حسابی جواب ندارد.
- مرد حسابی، مرد کامل. مرد معقول. مرد تمام.
|| مربوط به محاسبات: هرگونه بازیافت و دقت حسابی که داشته باشد مشارالیه به عمل می آورد. (تذکرهالملوک ص 45). در آخر سال اسناد حسابی در دست داشته. (تذکرهالملوک ص 45). دو روز دیگر از روزهای هفته در خانه ٔ خود به دعواهای حسابی عرفی میرسد. (تذکرهالملولک ص 13).


بی حسابی

بی حسابی. [ح ِ] (حامص مرکب) نادرستی.ناراستی. || ظلم و جور کردن:
بی حسابی مکن بهانه مجوی
که حسابت کنند موی به موی.
اوحدی.

فرهنگ فارسی هوشیار

حسابی

‎ همار دار، شمارگر، درست، والا ارزشمند (صفت) منسوب و مربوط به حساب، عالم بعلم حساب حسابدان، درست صحیح ((کاری حسابی کرده. ))


دکتر

عنوانی برای کسی که درجات عالی علمی را بپماید، آنکه بالاترین مراحل علمی را طی کرده در رشته اجتهاد رسیده، دکتر ادبیات، دکتر حقوق، دکتر فلسفه و غیره و دارنده درجه دکتری، عالیتری درجه ایست که دانشگاهها اعطاء میکنند.


بد حسابی

عمل بد حساب مقابل ذ خوش حسابی.


خوش حسابی

خوش پردازی عمل خوش حساب مقابل بد حسابی.


کج حسابی

بد معاملگی بد حسابی.

فرهنگ معین

حسابی

(ص نسب.) منسوب به حساب، (ص.) دارای نظام و اصول درست، (ق.) به طور کامل. [خوانش: (~.) [ع - فا.]]

مترادف و متضاد زبان فارسی

حسابی

درست، دقیق، صحیح، حسابدان،
(متضاد) بی‌حساب، باشخصیت، متشخص، محترم، تمام، کمال، بقاعده، مربوط به حساب، منطقی، معقول، خوب، ممتاز، عالی، مطلوب، دل‌خواه، زیاد، کامل 01 قابل‌توجه، قابل‌ملاحظه، شایان، معقول، منطقی،

تعبیر خواب

دکتر

دیدن دکتر در خواب زاییده و حشت از بیماری هاست در بیداری ما، دیدن دکتر در خواب واکنش ترسی است که از بیماری داریم و عکس العمل تالمات روانی است که به علل مختلف بروز می کند و گاه نیز زمینه وسیع زمانی دارد مثلا از کودکی بیننده خواب ریشه می گیرد. چنان چه در خواب دیدید که خودتان بیمار هستید و دکتر شما را معالجه و معاینه می کند از بیماری وحشت دارید ولی همین دلیل وجود صحت و سلامت شما است. اگر در خواب از دکتر و بیماری خویش وحشت داشته باشید او دشمن شماست و تجسمی است از یک انسان بدخواه که پیرامون شما وجود دارد ولی اگر از او نترسید و با دکتر روابطی دوستانه و صمیمانه داشته باشید او دوستتان است و کسی است با خصایص یک پزشک عیسی دم که در مسیر حیات شما قرار می گیرد. همین حالت است اگر از دکتر دارو بگیرید. اگر فقط نسخه دکتر را در خواب دیدید و احساس کردید آن نسخه محتوی دارویی شفابخش است خبری خوش به شما می رسد که خوشحالتان می کند و اگر احساس خلاف داشتید خبری نامطلوب خواهید شنید. -

معادل ابجد

دکتر حسابی

705

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری